همیشه با هم...

دوستان با وفا سایه گستر لحظه های تلخ و شیرین روزگارند...سایه مان برقرار...

همیشه با هم...

دوستان با وفا سایه گستر لحظه های تلخ و شیرین روزگارند...سایه مان برقرار...

خیلی ناراحتم..

 

اومدم از خودم بنویسم اما محدثه یه چیزی گفت خیلی ناراحت شدم...

یعنی خیلی به طرز عجیبی الان غصه دار گشتم...

گفت :


مستر فرنیا تصادف کرده...

آخی...

اینروزا اصلا نیومدم دانشگاه...شما هم بدون من کلی حال کردین...

حال و حوصله دانشگاه رو ندارم...حتی گردش علمی!

روزای خوبی نیست...گفتنی نیست!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد